ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي ميكرد و مردم با نيرنگ٬ حماقت او را دست ميانداختند. دو سكه به او نشان ...
ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي ميكرد و مردم با نيرنگ٬ حماقت او را دست ميانداختند. دو سكه به او نشان ميدادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب ميكرد. ا ...
در يكي از كلاس هاي دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاريابي به دانشجويان خود بود... 1) شما ...
در يكي از كلاس هاي دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاريابي به دانشجويان خود بود... 1) شما در يك مهماني، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله ميرين پيشش و مي گين ...